فصل جدید زندگیت
باران عزیزم دختر کلاس اولی من ، امروز پونزدهم شهریور 99 قدمهای کوچیکت رو وارد مدرسه کردی که با سواد شی قلب تپندم مبارکت باشه خورشید تابانم ماه شب هام دخنر مهربونم از استرس میگفتی دستام یخ زده پاهام ضعف داره لرز دارم(من فدای دغدغه هات) موقع جشن هم تو صف نموندی و اومدی بغل من نشستی ولی وقتی رفتی کلاس حالت بهتر شد و کلی خوشت اومد خداروشکر بمیرم برات که با ماسک چقدر اذیت بودی آخه چرا باید روزای قشنگتون پر نگرانی و ماسک و الکل باشه(خیلی غم بزرگی داشت جشنتون . دیدن صورت های کوچولوتون پشت ماسک) از خدا ممنونم که دخترم بزرگ شده و سالم و سرحال میره مدرسه خودش مراقب تک تکتون باشه چند شب پیش گفتی بزرگترین ترسم صفر گرفتنه :)))) ...