زمستون

سلام دختر زمستونِ بهارم

این روزا دوتا تغییر جدید داشتیم که مینویسم یادت بمونه

اول اینکه دختر و مامان میرن باشگاه باهم

دخترم بدنش خیلی زیاد آمادس و مربی یوگا خیلی ازت راضیه و همدیگه رو هم دوس دارین

البته فعلا به من اجازه نمیدی برم ورزش و باید کنار تو باشم هنوز

گفتی کنار خودم باش تا وقتی که بهت اجازه دادم بری پیش بقیه مامانها ورزش

و من منتظرم همچنان :)

چند روزی میشه که مامان دخترش رو به آرزوش رسونده

اینقدر مصرانه از کائنات خواستی که ماشین پاشنه بلند(که جدیدن دیگه میگی شاسی) بخریم و سقفش باز بشه که مامان و کائنات همه تلاششون رو کردن که دخترک قشنگ قصه به آرزوش برسه و یه اچ سی کراس خوشگل مهربون داشته باشه.

امیدوارم بهترینارو برات باهاش بسازم و کلی از ته دل بخندی توش.

دیگه چه چیزای جدیدی داریم بذار مامان فک کنه یادش بیاد

آهان سریال هشتگ خاله سوسکه که دو قسمتش اومده  تا دیروز فقط اولی رو داشتیم و تقریبا هفت یا هشت بار دیدیمش باهم و دیگه دیالوگ هاش رو هم حفظم :(

خاله شیرین دوست مامان داره فردا میاد پیشمون و آخر هفته تنها نیستیم

جشنواره فجرم که جمعه شروع میشه و عاشق اینم که دخترم عین مامی فیلم دوست داره

دوستای کلاس یوگا هم دنیز و ویستا هستن و عین خودت ماهن

دیگه اینکه برف هم بارید این ماه و کلی خانوادگی برف بازی کردیم و دوس داشتی

منم تورو شیطونک مهربونم

آهان آهان اینو ننوشتم برات زندگیم

میای از دستم طی رو میگیری میگی مامان مهربونم خسته نشی❤️

اینی که وقتی خونه ایم و تنها، کلی چیزای باحال درست میکنیم برای خودمون

یه روز برنامه ظرفشویی دو نفره که تو کف میزدی من آب میکشیدم

با پیشبند و صندلی که گذاشتی چطور نخوردمت

بعدشم سینک رو شستی کتری قوری رو و گفتی میخوام برات چایی درست کنم زیر کتری رو روشن کردیم با کمک هم و برام چایی نپتون گذاشتی

یه روزم من نی نیت میشم تو برام میوه پوست میکنی قاچ میکنی میذاری دهنم

دردت بجونم رفیقم همدمم شریکم همه زندگیم

دوست دارم بیشتر از هرچیز و هرکس