آرتین بنتن
یاد گرفتیم که انگشتامون رو چفت هم کنیم دستامون رو تو هم قفل کنیم
یاد گرفتی که با چی همه جارو میبینی؟ چشم
صداهارو میشنوی؟ گوش
بوهارو میفهمیم؟ دماغ
حرفامون رو میزنیم ؟ زبون
تو باهوشترین منی فقط دوبار باهم تکرارش کردیم بعدش بلد بودی همه رو
شعر ددی فینگر مامی فینگر همه رو باهم میخونیم
مامان دیگه کم کم که به 3 سال نزدیک میشی هر روز چیزای بیشتری یادت میده خانوم کوچولوم.
تلبت (تبلت) رو بابا جایزه اینکه ناخن نمیخوری برات آورده از دکان ، اما تو خیلی تیز و هوشیارانه میگی این دستم رو نمیخورم این یکی ناخن هارو میخورم فقط. استفاده از کلمه فقطت منو میکشه .مامان بده پلی کنم دانلود کنیم (من خودم تازه دو سه ساله اینارو یاد گرفتم) ولی به راحتی هر چه تمام تر از همه وسایل الکترونیکی بهره میگیری وروجک جانم
شهربازی جدید پیدا کردیم که ماسه بازی داره و کلی باحاله
یه دوست اونجا پیدا کردی که از لحظه ورودش میخ بودی فک کردم از بچه های مهد کودکه اسمش آرتین بنتن (بی اعصاب و خشن )بود
و گفت فقط 100سال رفته مهدکودک خوشش نیومده دیگه نمیره
هنوزم به یادشی و بعضی وقتا میگی من آرتین بنتنم
سرما خوردی و تب داری دو شبه .خیلی بده خیلییییییییییی
حاضرم هزار برابرش رو خودم تجربه کنم اما تو خوب باشی
همیشه خوب باشی چون زندگی منی