کلمات خواستنی
سلام دخترم محبوب قلبممممممممممممم
این ماه خیلی کلمات رو یاد گرفتی مثل طایه(طاهره) نیس(نیست) اِنَک(عینک) از آخر به اول به ترتیب از سخت ترینها شروع کردی به حرف زدن
خیلی خیلی به من وابسته شدی و مدام به پاهام میچسبی و روزی کم کم 100بار میگی ماما.که البته ماما فدات شه
شهربازی واسه اولین بار تنهایی سوار هلیکوپتر شدی و من با چشمانی که از شادی برق میزد استقلالت رو با گوشیم ضبط میکردم
در طول روز در حین بازی با خودت آهنگ میخونی راه میری آهنگ میخونی بلند میشی میشینی آهنگ میخونی نمیدونم چی هستن ولی صدات خیلی قشنگه خانوم کوچولوم
عاشق آردبازی آب بازی آب بازی و خیلی هم آب بازی هستی .
عروسکات رو اونقدر مادرانه روی تاب بغل میکنی که دلم ضعف میره و با هیچ آب قندی هم برنمیگردم
شبا یه برنامه داری وقتی سرحال باشی و در طلب جلب توجه، خودت بدون آهنگ بدون بشکن بدون دست زدن بقیه شروع به رقص و خنده میکنی .وای این حرکتت این ریتم رقصیدنت بهترین لحظات منو میسازه
چیز جدید 4تا دندان همزمانه که شامل نیشها و اسیابهای کناریشن
از ارتفاع بالا رفتن علاقه جدیدته از صندلی مبل میز پله هر چیز مرتفعی میکشی میری بالا
جدیدا بالشت میذاری جلوی تلویزیون و کارتون میبینی وای این حرکت هم عالیه
بشدت عاشق د ده میباشی هر روز عصر به محض بیدار شدن حتما باید با بابا بری بیرون
گیلاس رو فک کنم از من بیشتر دوست داری
این بود چکیده ای از 15ماهگی +یه عالمه عشق و دوست داشتن برای تو
ویرایش:4/20/
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس یاد گرفتی لبارو غنچه میفرمایی و میفشاری رو لپ ما .وای فک نکنم بعد این چیز دیگه ای از دنیا بخوام...
امیدوارم بعدها نفهمی که ما این روزها ازت کار میکشیم.میگیم باران کنترل رو بیار بدو بدو میری میاری
باران دستمال کاغذی رو بده میری زود زود میاریش
راستی اینارو از کجا میشناسی؟ اسم اشیاءاسم و فامیلیشون البته
هرکسی رو هم ببینی وقتی چندبار صداش کنیم اسمش رو تو اون مغز کوچیکه بزرگت سیو میکنی
هر روز روزی 5 یا6 بار باید سی دی همسایه های ما (نسخه دیگه از پیرمرد مهربون) رو ببینیم یعنی بیای بغل من بشینی به اتفاق ببینیم.اگه خدا کمک کنه گاهی هم تنها میبینی و چند ثانیه میتونم کارای خونه رو انجام بدم.
ارتباطت با کتاب بیشتر شده و شعر و داستان گوش میدی قبلا میخوردی فقط کتابهارو
دیگه فعلا همینارو یادمه خانوم کوچولوی خونه