بارانباران، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

بارانی از جنس من

سفر شمال و روستا گردی

1399/12/9 9:41
نویسنده : مامان الی
179 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  رفیقم همسفر کوچولوم همراه همیشم

مامانی و باربی با خاله فهام اینا رفتن تهران

بعد یه هفته خوش گذرونی تو تهران و شهربازی رفتن و باغ کتاب رفتن

تصمیم گرفتیم با قطار بریم رشت (کلی تو قطار خوب بود رفتیم تخت بالا فیلم دیدیم و از مناظر زیبای بین راه لذت بردیم)

البته یه اقامتگاه توی روستای کندلات پیدا کردیم که اسم دخترشون باران بود و اسم مامانش الهام بود

ایستگاه سراوان پیاده شدیم و با تاکسی رفتیم تا اقامتگاه

اونجا کلی سگ داشتن و حسابی ذوق کردی براشون روز اول ترسیدی اما دو روز بعد کلی باهم دوست شدید باهم پیاده روی میرفتیم و مراقب ما بودن (رکس گرگی و کارامل) هوا هم فوق العاده بود بارون برف و سکوووووت اونجا عالی بود . دریا هم رفتیم صدف هم جمع کردیم و یه سفر توی دل طبیعت حسابی چسبید .

یه دندون شمالی هم اونجا درآوردی دندون سمت راستی بالایی

خلاصه که تو مهربونترین و بهترین همسفری دختر کوچولوم

خوشحالم که خدا منو برای مامان تو بودن انتخاب کرده

امروزم درس ه رو یاد گرفتی که البته بلد بودی از قبل و الان هیچ حرفی نمونده که بلد نباشی.

دختر با سوادم کتابایی که باغ کتاب خریدیم رو خیلی راحت میخونی و من تموم اون لحظه ها پر در میارم ذوق مرگ میشم برات نفس مامان

دوست دارم تا آخرین نفسم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)