بارانباران، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

بارانی از جنس من

مهر و مهد

1396/7/23 12:37
نویسنده : مامان الی
167 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر خانوم کوچولوم باران مامان

عزیزدلم خوب باشی همیشه ایام

روز اول مهر و افتتاحیه خانه کودک باران کوچولوی منم دوباره به مهد کودک رفت

اینبار یه مهد خوب و البته عالی . خداروشکر همه چیزش مناسب و در حد دختر باهوش و نازنین منه

بماند که دو هفته اول صبحها با گریه بیدار میشدی و با گریه از من جدا میشدی اما چند جلسه که از در پشتی و قسمت اسباب بازیا رفتیم بهتر شدی و کم کم عادت کردی خودت میگفتی بهشون زنگ بزن در پشتی رو برای من باز کنن :)

الانم بیدار که میشی میگی مامان نریم تو نرو اما با دلایل منطقیی که برات میارم راضی میشی 

تو همه بازیهات با آرش رباب نیکا نیکا2 لیلی و... نقش مربی رو داری و مدام ازشون میپرسی چته عزیزم ها چرا گریه میکنی مامانت رفته اداره گریه نکن دیگه حرف بفهم :)

تقریبا 90درصد بازیهات در مورد مامان نبودن و مهد رفتنه . بعدشم چند روزه هی گیر میدی که ساعت 3 بیا دنبالم دیگه 2 نیا . ( که 3 تو ساعت های تو یعنی زودتر)

ظهرها که میبینمت اصولا دلخوری و زود نمیای پیشم بهونه میگیری و خسته ای اماااااااا خواب هرگز

برنامه ثابت شب خوابیدنت ساعت 9 شده که تا بغلت میکنم و سرت رو قلبم میذارم چند دقیقه ای به دنیای خواب و رویا میری

صبح هم همیشه خودت 7 بیدار میشی قربونت برم که مثل مامان احتیاج به ساعت و زنگ و تکون دادن نداری آن تایمی

در مورد مهد و اینکه چه بازیهایی میکنی چیکارا میکنید با بچه ها نهار چی خوردی و ... فقط یک کلمه میگی هیچ ( نامبرده عضو سازمان سیا میباشد)

منم پیگیر نمیشم دیگه به حریم خصوصیت احترام میذارم :)

ای بی سی دی خوندنت بسیااااار جالبه همینقدر بدون که یک کلمه ای به اسم اسکاج و یه تکرار سه مرتبه ای( ان ان انو پی) داره توش 

دوست دارم و بوییدن و نوازش موهات آرامش و عشق محض برام

بمون برام تا ابد

مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)