اولین خیابان گردی
دیروز اولین باری بود که کفش پوشیدی دست در دست مامان و خاله هدی رفتیم بیرون.
خیلی ذوق داشتی و چشمت همش به کفشات و مسیرت بود .
هرکسی که از کنارت رد میشد با خنده نگات میکرد که این نخود کوچولو چطور راه میره.
رفتیم مغازه دوست مامان (خاله بهار)و طبق معمول با رژها و اینبار رنگارنگ مشغول بودی
اولین روز قدم زدنت خوب بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی