بارانباران، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

بارانی از جنس من

برای تک ستاره ام

بارانم باران روزهای ابری در هم تنیده ام باران بهارم .خرداد من .بهشتم خیلی وقت است که نیامده ام تا برایت بنویسم خیلی وقت است که بزرگ شده ای که دیگر کلمه ها را حروف را  بچگانه نمیگویی . نیامده ام تا بنویسم شبها و روزها هنوز باید سرت روی شانه ام باشد که بخوابی که من علی کنم و سرپا در هال کوچکمان راه برویم و راه برویم و برایت علی کوچولو بخوانم برایت مادر مهربونم بخوانم ( و تو با اولین بار شنیدنش بگی مانلی حالا من بگم و یاد گرفته باشی با همان ریتم بگویی مادر من ...) باید میامدم تا بنویسم بهترین جمله ای که این روزها شنیده ام از دهان تو بیرون آمده وقتی که میگی این مامان خودمه باید امروز همین امروز مینوشت...
12 خرداد 1395
1